Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-02@08:50:49 GMT

زندگی با معرفت و فرهنگ مهدویت معنا پیدا می‌کند

تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۸۰۶۰۴

زندگی با معرفت و فرهنگ مهدویت معنا پیدا می‌کند

به گزارش ایرنا سیداحمد پورفرجی عصر شنبه در نشست خبری در اهواز، با بیان اینکه بنیاد فرهنگی مهدویت یک نهاد مردمی و هدف از تاسیس آن جهانی سازی فرهنگ مهدویت است افزود: این بنیاد در پی ایجاد معرفت مهدوی با استفاده از تدبیر و برنامه‎ ریزی‌ کوتاه و بلند مدت در جامعه است.

وی گفت:معرفی درست مساله ظهور حضرت ولی عصر(عج) به جوانان، تلاش در راستای جهانی سازی معارف ناب شیعی و در راس معارف مهدویت و انتظار، آموزش، ترویج سبک زندگی مهدوی، تاکید بر پیوند با آموزه‌های شهدا و پیروی از ولایت فقیه از اهداف تاسیس این بنیاد فرهنگی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی برپایی همایش ها و دوره های آموزشی مهدویت در مدارس به ویژه مدارس ابتدایی با بهره گیری از مربیان جوان و باتجربه را از مهمترین برنامه های بنیاد مهدویت در خوزستان بیان کرد و ادامه داد:این بنیاد یک بنیاد مردمی است که با حمایت و کمک خیران اداره می‌شود.
مسوول بنیاد مهدویت خوزستان با اشاره به اینکه فعالان کانون‌های مساجد در تبلیغ معارف اسلام و مهدویت پیشتاز هستند و پرورش نیروهای مهدوی از جمله کارهای اجرایی در این زمینه بوده افزود:انجام کارهای پژوهشی و تحقیقی و مطالعاتی در حوزه فرهنگ مهدوی می تواند بسیاری از کاستی های شناخت عموم مردم را نسبت به فرهنگ مهدویت کاهش دهد.
پورفرجی، تربیت مربیان فرهنگ مهدویت را لازم و ضروری بیان کرد و گفت: شناخت مربیان نسبت به معارف مهدویت، پاسخگویی مناسب به شبهات از مهمترین اولویت های آموزشی بنیاد مهدویت است.
وی بهره گیری از زبان هنر و شعر، فیلمهای کوتاه و نقاشی را در شناخت مهدویت به نسل جوان و کودکان را مورد تاکید قرار داد و افزود: متاسفانه بسیاری از ما شناخت درستی که منطبق با واقعیت‌های قطعی ظهور حضرت حجت دارد نداریم و به بی‌راهه رفته ایم.
وی جا انداختن این موضوع در جامعه توسط افراد منحرف که با ظهور مهدی موعود ، کشتارهای وسیعی در سطح جهان توسط آن حضرت صورت می گیرد ظلم به منجی عالم بشریت توصیف کرد و ادامه داد: این یک دروغ بزرگ به حضرت مهدی(عج) است.
پورفرجی، زمینه‌سازی برای ظهور آن حضرت و آماده سازی افکار عمومی به گونه‌ای که عموم مردم جهان خواهان ظهور حضرت مهدی(عج) باشند را مهمترین ماموریت بنیاد مهدویت بیان کرد و بیان کرد: هم‌افزایی و مشارکت سایر نهادهای فرهنگی به ویژه مربیان پرورشی مدارس برای تبیین فرهنگ مهدویت و تعمیق باورهای مهدوی تاثیرگذار است.
بنابه این گزارش ، خبرنگاران در این نشست از سالن های مطالعه و آشنایی کودکان و دانش آموزان با آموزه های فرهنگ مهدوی و بخش خواهران بنیاد مهدوی خوزستان دیدن کردند.

برچسب‌ها فرهنگی حضرت مهدی خوزستان

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرهنگی حضرت مهدی خوزستان فرهنگی حضرت مهدی خوزستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۸۰۶۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • برگزاری محفل شعر گویشی شاعران بختیاری در دزفول
  • اعلام اولویت‌های تولیدی از سوی رییس سازمان سینمایی
  • وضعیت زندگی مردم بعد از شکستن سد کنیا را ببینید | آمار قربانیان به ۱۲۰ نفر رسید
  • وضعیت زندگی مردم بعد از شکست سد را ببینید | آمار قربانیان به ۱۲۰ نفر رسید
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • تشریح ظرفیت‌های فرهنگ ولایی خراسان شمالی در دهه کرامت ضروری است
  • دهه کرامت؛ فرصتی برای افزایش معرفت مردم به اهل بیت (ع)
  • دهه کرامت؛ فرصتی برای افزایش معرفت مردم به اهل بیت(ع)